• تاریخ انتشار : 1402/11/25 - 08:09
  • بازدید : 81
  • تعداد بازدیدکننده : 78
  • زمان مطالعه : 38 دقیقه

ولادت قمر منیر بنی هاشم، حضرت عباس (س) تهنیت باد

حضرت عباس علیه السلام

 
حضرت عباس(ع)
گنبد حرم حضرت عباس در کربلا
نام عباس
نقش از امامزادگان شیعی و شهدای کربلا (پرچم‏دار امام حسین (ع) در واقعه کربلا)
کنیه ابوالفضل، ابوالقاسم
زادروز ۴ شعبان سال ۲۶ق
زادگاه مدینه
درگذشت ۱۰ محرم سال ۶۱ق
مدفن کربلا
لقب(ها) قمر بنی‌هاشم، سقاء
پدر امام علی(ع)
مادر ام البنین
همسر(ان) لبابه دختر عبیدالله بن عباس
فرزند(ان) فضل، عبیدالله
طول عمر ٣۴ سال
امامزادگان مشهور
عباس بن علیزینب کبریفاطمه معصومهسید محمدشاهچراغسیده نفیسه
سایر امامزادگان


عباس بن علی بن ابی‌طالب (۲۶-۶۱ق) مشهور به ابوالفضل پنجمین پسر امام علی(ع) و اولین فرزند ام‌البنین است. مهم‌ترین فراز زندگی او حضور در واقعه کربلا و شهادت در روز عاشورا است. درباره زندگی و احوالاتش تا قبل از ماه محرم ۶۱ق اطلاعات چندانی وجود ندارد جز اینکه بر اساس برخی گزارش‌ها در جنگ صفین حضور داشته است.

او در واقعه کربلا، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین(ع) بود و برای همراهان امام حسین(ع) از فرات آب آورد. عباس به همراه برادرانش دو امان‌نامه از طرف عبیدالله بن زیاد را رد کردند و در س‍پاه امام حسین(ع) جنگیدند و شهید شدند. به گفته برخی از کتاب‌های مقتل، در روز عاشورا در حالی که دو دستش بریده شده بود و گرز آهنین بر سرش فرود آمده بود، شهید شد. برخی، گریه امام حسین(ع) بر بالین او را گزارش کرده‌اند.

برخی منابع او را دارای قدی بسیار بلند و چهره‌ای‌ زیبا توصیف کرده‌اند. امامان شیعه در احادیثی مقام بالایی برای حضرت عباس در بهشت بیان کرده‌اند و نیز کرامات فراوانی از او با مضمون برآورده کردن حاجات مردم حتی غیرشیعیان و غیرمسلمانان نقل شده است.

شیعیان برای حضرت عباس جایگاه معنوی بالایی قائلند؛ او را باب الحوائج می‌خوانند و به او متوسل می‌شوند. حرم حضرت عباس(ع) در نزدیکی حرم امام حسین(ع) یکی از مهم‌ترین مکان‌های زیارتی شیعیان است. همچنین شیعیان از او با تعبیر سقای کربلا یاد می‌کنند و روز تاسوعا، نهم محرم را به یاد حضرت عباس عزاداری می‌کنند. این روز در ایران تعطیل عمومی است. همچنین در ایران روز تولد حضرت عباس با عنوان روز جانباز نامگذاری شده است. مکان‌های متعددی همچون سقاخانه، عباسیه و سقانفار به نام حضرت عباس ساخته شده است.

کمبود منابع پژوهشی درباره عباس بن علی

نمودار نیاکان مادری حضرت عباس[۱]

به گفته برخی پژوهشگران، درباره زندگی عباس بن علی تا قبل از واقعه کربلا اطلاعات تاریخی چندانی در دسترس نیست، از همین رو درباره تولد و زندگی او اختلافات زیادی وجود دارد.[۲] چلکوسکی ایران‌شناس آمریکایی زندگی او را بافته‌ای از تاریخ و افسانه می‌داند.[۳] کتاب‌هایی که به طور مستقل درباره عباس بن علی نوشته شده‌اند، بیشتر مربوط به قرن ۱۴ و ۱۵ قمری هستند نظیر عبدالواحد مظفر نویسنده مجموعه سه جلدی بطل العلقمی (درگذشت: ۱۳۱۰ق)، محمدابراهیم کلباسی نجفی نویسنده خصائص العباسیة (درگذشت: ۱۳۶۲ق)،[۴] محمدعلی اردوبادی نویسنده حیاة ابی‌الفضل العباس (درگذشت: ۱۳۸۰ق)، موسوی مقرّم نویسنده کتاب قمر بنی‌هاشم العباس (درگذشت: ۱۳۹۱ق) و ربانی خلخالی مؤلف کتاب چهره درخشان قمر بنی‌هاشم (درگذشت: ۱۳۸۹ش).

نام و نسب

عباس بن علی بن ابی‌طالب که با کنیه بسیار مشهور ابوالفضل شناخته می‌شود، پنجمین پسر امام علی(ع) و حاصل ازدواج علی بن ابی‌طالب با فاطمه بنت حزام معروف به ام‌البنین است. عباس نخستین فرزند ام‌البنین است.[۵]

مادر

مادر عباس، توسط عقیل که نسب‌شناس بود به امام علی(ع) معرفی‌ شده بود. امام علی(ع) از عقیل خواسته بود همسری برای او پیدا کند که فرزندان دلیر و شجاعی به دنیا بیاورد.[۶] برخی نقل کرده‌اند که در شب عاشورا، زهیر بن قین بعد از اطلاع از امان‌نامه شمر به عباس(ع) گفت: ای پسر امیرالمؤمنین، زمانی که پدرت خواست ازدواج کند به عمویت عقیل گفت که برایش زنی از تبار دلاوران اختیار کند تا برای او فرزندی دلیر و شجاع به دنیا بیاورد، فرزندی که یاور حسین(ع) در کربلا باشد.[۷] اردوبادی تصریح کرده است ماجرای گفتگوی زهیر با عباس را به جز اسرار الشهاده در کتاب دیگری ندیده است.[۸]

کنیه‌‌ها

  • ابوالفضل: مشهورترین کنیه عباس است.[۹] برخی عنوان کرده‌اند که چون در خاندان بنی‌هاشم هر کس عباس نام داشت، ابوالفضل خوانده می‌شد، به عباس(ع) نیز حتی در کودکی ابوالفضل گفته می‌شد.[۱۰] سید عبدالرزاق موسوی مقرم به نقل از کتاب «الجریدة فی أصول أنساب العلویین» نقل کرده که عباس(ع) فرزندی به نام فضل داشت. ازاین‌رو، او را ابوالفضل می‌خوانند.[۱۱]
  • ابوالقاسم: به دلیل اینکه عباس(ع) فرزندی به نام قاسم داشت، به او ابوالقاسم نیز گفته می‌شد. این کنیه در زیارت اربعین نیز آمده است.[۱۲]
  • ابوالقربة: برخی معتقدند که این کنیه به این دلیل به او داده شده است که در واقعه کربلا چندین بار مشک آب به خیمه‌ها برد. این کنیه در چند منبع ذکر شده است.[۱۳] قربة به معنای مشک‌ آب است.[۱۴]
  • ابوالفرجة: دلیل این کنیه این است که عباس(ع) در کار کسانی که به او متوسل می‌شوند گشایش ایجاد می‌کند.[۱۵] فرجه به معنای گشایش و برطرف کردن اندوه است.[۱۶]

القاب

زیارت الشهداء
السّلام علی الْعبّاس بْن أمیر الْمؤْمنین، الْمواسی أخاه بنفْسه، الْآخذ لغده منْ أمْسه، الْفادی له الْواقی، السّاعی إلیه بمائه الْمقْطوعه یداه
سلام بر عباس بن امیرالمؤمنین، که با جان خویش برادرش را یاری می‌کرد، و به خاطر او از خود می‌گذشت، برای فردای قیامتش از دنیایش بهره گرفت، خودش را فدای برادرش کرد و برای او نگهبان و سرباز فداکاری بود، با وجودی که خود تشنه بود تلاش کرد آبی را که داشت به حسین برساند، آنکه دو دستش بریده شد.
سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۷۴.

برای عباس(ع) القاب متعددی ذکر شده که برخی از این القاب قدیمی‌اند و برخی جدید که مردم بر اساس صفات و فضایلش به او نسبت داده‌اند.[۱۷] برخی از القاب او عبارتند از:

  • قمر بنی‌هاشم:[۱۸] گفته شده عباس را به جهت چهره زیبایش، ماه بنی‌هاشم می‌گفتند.[۱۹]
  • باب الحوائج:[۲۰] به گفته بغدادی این لقب بین همه شیعیان به‌ویژه شیعیان عراق مشهور است.[۲۱] بسیاری از مردم معتقدند که در صورت توسل به حضرت عباس، خداوند حاجت آنها را برآورده می‌کند.[۲۲]
  • سقّا: برخی معتقدند این لقب بین مورخان و نسب‌شناسان مشهور است.[۲۳] عباس(ع) سه بار در کربلا برای اهل حرم آب آورد.[۲۴]در رجزهای حضرت عباس(ع) به این لقب تصریح شده است مانند انی انا العباس اغدوا بالسقی؛ من عباسم و شب را با منصب سقایی صبح می‌کنم.[۲۵]
  • الشهید[۲۶]
  • پرچمدار و علمدار.[۲۷]
  • باب الحسین: برخی با استناد به مکاشفه سید علی قاضی طباطبایی عارف شیعه و دریافت این خبر که «حضرت ابوالفضل العباس(ع) کعبه اولیاست». این لقب را به حضرت عباس(ع) داده‌اند.[۲۸]

زندگی‌نامه

به گفته برخی پژوهشگران، درباره زندگی عباس تا قبل از واقعه کربلا اطلاعات تاریخی چندانی در دسترس نیست.[۲۹] تنها ماجرایی که از زندگی او نقل شده حضور در جنگ صفین است و نیز یک نکته در هنگام دفن امام حسن مجتبی(ع) است.[۳۰] باقی آنچه وجود دارد مربوط به واقعه کربلا است.[۳۱]

تولد

در سال تولد عباس(ع) اختلاف است.[۳۲] این اختلافات احتمالاً ناشی از نقل سن عباس(ع) در زمان شهادت پدرش امام علی(ع) است که برخی آن را بین ۱۶ تا ۱۸ سال می‌دانند.[۳۳] بعضی دیگر سن او را ۱۴ سال و قبل از تکلیف عنوان کرده‌اند.[۳۴]

قول مشهور این است که عباس در ۲۶ق در مدینه به دنیا آمد.[۳۵] به گفته‌ اردوبادی، درباره روز و ماه تولد او نیز در منابع قدیمی چیزی یافت نمی‌شود و فقط کتابی به نام انیس الشیعه که در قرن ۱۳ق نوشته شده، روز تولد او را ۴ شعبان دانسته است.[۳۶] نویسنده خصائص العباسیه بدون ذکر منبع نوشته است که وقتی به دنیا آمد، امام علی او را در آغوش گرفت و عباس نامید، در گوش‌هایش اذان و اقامه گفت، سپس بازوهایش را بوسید و گریه کرد و در پاسخ به ام البنین که دلیل گریه او را جویا شد، گفت دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا می‌شود و خداوند در ازای دو دست بریده‌اش، دو بال در آخرت به او عطا می‌کند.[۳۷] کتاب‌های دیگر نیز با تکیه بر همین نقل، گریه امام برای قطع شدن دو دست عباس(ع) را مطرح کرده‌اند.[۳۸]

همسر و فرزندان

نمودار تصویری فرزندان حضرت عباس[۳۹]

عباس(ع) با لبابه نوه عباس بن عبدالمطلب بین سال‌‌های ۴۰ تا ۴۵ قمری ازدواج کرد.[۴۰] برخی از منابع، پدر لبابه را عبیدالله بن عباس[۴۱] و برخی دیگر عبدالله بن عباس[۴۲] ذکر کرده‌اند. ابن‌حبیب بغدادی، مورخ قرن سوم قمری، لبابه همسر عباس را دختر عبیدالله دانسته و لبابه دختر عبدالله را همسر علی بن عبدالله جعفر معرفی کرده است.[۴۳] لبابه برای عباس، دو پسر به نام‌های فضل و عبیدالله به دنیا آورد[۴۴] و پس از شهادت او ابتدا به ازدواج ولید بن عتبه و سپس به ازدواج زید بن حسن درآمد.[۴۵]

عبیدالله، فرزند عباس(ع)، با دختر امام سجاد(ع) ازدواج کرد.[۴۶] برخی نویسندگان، فرزندان دیگری به نام‌های حسن، قاسم، محمد و دختری برای حضرت عباس نام برده‌اند و گفته‌اند قاسم و محمد در روز عاشورا پس از پدرشان به شهادت رسیدند.[۴۷]

گزارش شده است که نسل حضرت عباس از پسرش عبیدالله و پسرش حسن ادامه پیدا کرده است. فرزندان حضرت عباس از مشهور‌ترین تبار علویان بودند و بسیاری از آنها عالم، شاعر، قاضی و حاکم بودند.[۴۸] گستردگی نسل حضرت عباس از شمال آفریقا تا ایران گزارش شده است.[۴۹] برخی دلیل این گستردگی را مهاجرت فرزندان حضرت عباس به دلیل ظلم حکومت‌ها عنوان کرده‌اند.[۵۰]

جنگ صفین

حضور عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از کتاب‌های متأخر نقل شده است. او در این جنگ از جمله افرادی بود که به فرماندهی مالک اشتر در جنگ صفین به فرات حمله کردند و برای لشگریان امام علی(ع) آب برداشتند.[۵۱] در همین کتاب‌های متأخر کشته شدن ابن شعثاء از شام و هفت تن از پسرانش به دست عباس نیز جزو حوادث جنگ صفین نقل شده است.[۵۲] به گفته برخی از نویسندگان، مردم شام قدرت ابن شعثاء را برابر با هزار سوار می‌دانسته‌اند.[۵۳] برخی نیز در حضور حضرت عباس(ع) در صفین تردید کرده و آن را منطبق با قرائن تاریخی ندانسته‌اند.[۵۴]

بنابر آنچه اردوبادی در کتاب خود آورده، داستان وصیت امام علی(ع) به عباس و توصیه به او درباره امام حسین(ع)، گرچه مشهور است، اما سندی ندارد.[۵۵]

در واقعه کربلا

حضور در واقعه کربلا مهمترین فراز زندگی عباس بن علی است و اهمیت او نزد شیعیان ناشی از نقشی است که در واقعه کربلا داشته است. عباس را یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های قیام امام حسین(ع) عنوان کرده‌اند.[۵۶] با این حال در بیشتر کتاب‌هایی که به صورت مجزا درباره عباس(ع) نوشته شده است، گزارشی تاریخی یا روایی درباره عباس(ع) از زمان حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و سپس از مکه به کوفه تا قبل از ماه محرم سال ۶۱ق وجود ندارد.[۵۷]

خطبه خواندن در مکه

نویسنده کتاب «خطیب کعبه»، خطبه‌ای به عباس(ع) نسبت داده است[۵۸] و آن را به استناد یادداشتی، به کتاب «مناقب سادة ‎الکرام» مستند می‌کند و خود تصریح دارد که این کتاب را ندیده است.[۵۹] بر اساس این گزارش حضرت عباس در روز هشتم ذی‌الحجه خطبه‌ای را بر فراز بام کعبه ایراد کرد و در آن با اشاره به جایگاه امام حسین(ع) و معرفی یزید به عنوان شراب‌خوار، به بیعت مردم با یزید انتقاد کرد. او در ضمن خطبه عنوان کرد تا زمانی که او زنده است اجازه نخواهد داد کسی امام حسین(ع) را به شهادت برساند و تنها راه شهادت امام، کشتن عباس است.[۶۰] جویا جهان‌بخش در مقاله‌ای با تکیه بر نقد ادبی متن خطبه و ناشناس بودن نویسنده و اصل کتاب، آن را رد می‌کند و تصریح می‌کند که این ماجرا در منابع دیگر یافت نمی‌شود.[۶۱]

پرچمداری در روز عاشورا

حضرت عباس(س) در روز عاشورا پرچم‌دار سپاه امام حسین(ع) بود. امام(ع) صبح عاشورا این سمت را به وی سپرد.[۶۲]بر اساس برخی گزارش‌ها امام(ع) هنگام درخواست عباس برای رفتن به میدان، پرچمداری او را یادآور می‌شدند.[۶۳]

سقایی و آوردن آب

به گزارش منابع تاریخی وقتی دشمن آب را بر کاروان امام حسین(ع) بست و تشنگی به حرم و اصحاب فشار آورد، امام، عباس را همراه سی اسب‌سوار و بیست پیاده‌‌نظام با بیست مشک آب روانه‌ شریعه فرات نمود تا آب بیاورند. آنها شبانه نزدیک شریعه شدند اما عمرو بن حجاج و یارانش قصد ممانعت از رسیدن آنها به شریعه را داشتند که حضرت عباس و همراهانش آنها را عقب رانده و خود را به شریعه رساندند و مشک‌ها را پر از آب کردند. در حین بازگشت از شریعه عمرو بن حجاج و یارانش، بر آنان هجوم بردند. عباس و دیگر سوارکاران راه را بر دشمن بستند تا پیاده‌نظام‌ها آب را به اردوگاه رساندند.[۶۴]

نپذیرفتن امان‌نامه‌ها

هنگامی که کاروان حسینی در کربلا بودند، دشمن برای حضرت عباس و برادرانش دو امان‌نامه آوردند.

امان‌نامه عبدالله بن ابی‌محل

وقتی شمر بن ذی‌الجوشن نامه جنگ با امام حسین(ع) یا تسلیم شدن وی را از ابن زیاد گرفت، هنگام خروج از قصر عبدالله بن ابی‌محل برادرزاده ام‌البنین از همراهان شمر، از عبیدالله بن زیاد برای پسرعمه‌های خود عباس و برادران او امان‌نامه‌ای گرفت و آن را از طریق مولای خود به اردوگاه امام حسین برای فرزندان ام البنین فرستاد. وقتی فرستاده او بر عباس و برادرانش وارد شد به آنها گفت: این امان‌نامه را دایی شما برایتان فرستاده است. آنها در پاسخ گفتند: به دایی ما سلام برسان و بگو ما نیاز به امان‌نامه نداریم، امان خداوند برای ما بهتر از امان‌نامه إبن سمیه است.[۶۵]

امان‌نامه شمر ذی‌الجوشن

شب نهم محرم، شمر مقابل اصحاب حسین(ع) ایستاد و گفت: پسران خواهرم کجایند؟! عباس، جعفر و عثمان از خیمه بیرون آمده و گفتند: چه می‌خواهی؟ شمر گفت: شما در امان هستید. آنها گفتند: اگر تو دایی ما هستی خدا تو و امان‌نامه‌ات را لعنت کند. تنها برای ما امان‌نامه آوردی و پسر پیامبر را رها کردی![۶۶]

ابن اعثم( درگذشت ۳۱۴ق) در گزارشی این‌گونه نقل کرده است: وقتی شمر پسران ام‌البنین را صدا زد، حسین به برادرانش گفت: جواب او را بدهید، هر چند فاسق باشد، زیرا او از دایی‌های شماست. حضرت عباس و برادرانش به شمر گفتند: چه می‌گویی؟ شمر گفت: ای فرزندان خواهرم! شما در امانید. خودتان را با حسین به کشتن ندهید و از امیرالمؤمنین یزید اطاعت کنید. در این هنگام عباس بن علی گفت: مرگ بر تو ای شمر! خدا تو و امان‌نامه‌ات را لعنت کند؛ ای دشمن خدا! آیا به ما می‌گویی از دشمن اطاعت کنیم و دست از یاری برادرمان برداریم؟![۶۷]

گزارشی دیگر توسط إبن کثیر (درگذشت ۷۷۴ق) برخلاف بسیاری از متون کهن، این‌گونه نقل شده است: برادران حسین به شمر گفتند: اگر به ما و برادرمان حسین امان می‌دهی، ما نیز امان‌نامه‌ی تو را قبول می‌کنیم و گرنه ما نیازی به امان‌نامه‌ات نداریم.[۶۸] ولی ظاهرا گزارش‌های ابن کثیر و ابن اعثم به‌خاطر تأخر زمانی و محتوای آن، قابل تأمل و برخلاف گزارش کتب کهن است.[۶۹]

شهادت برادران عباس

ضریح حضرت عباس که در ۱۳۹۵ش نصب شد.

بر اساس گزارش‌های تاریخی، حاصل ازدواج امام علی(ع) با ام‌البنین، چهار پسر به نام‌های عباس، جعفر، عبدالله و عثمان بود.[۷۰] و حضرت عباس عصر عاشورا برادران خود را تشویق به مبارزه کرد.

در گزارشی که شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ق)، طبرسی (درگذشت ۵۴۸ق)، ابن‌نما (درگذشت ۶۴۵ق) و ابن‌حاتم (درگذشت ۶۶۴ق) نقل کردند: عباس به برادران مادری خود عبدالله، جعفر و عثمان گفت: ای فرزندان مادرم! به میدان بروید تا من شما را مشاهده کنم [چگونه در راه خدا به شهادت می‌رسید]؛ من شما را برای خدا و رسولش نصیحت کردم، چرا که شما فرزندی ندارید.[۷۱] به گفته محمدعلی اردوبادی علت اینکه حضرت عباس برادرانش را زودتر به میدان فرستاد شاید آن باشد که اجر تجهیز آنان برای جهاد و همچنین اجر صابران بر شهادت برادر را ببرد.[۷۲]

بر اساس گزارش دیگری که ابومخنف (درگذشت ۱۵۷ق) و طبری (درگذشت ۳۱۰ق) نقل کرده‌اند حضرت عباس عصر عاشورا به برادران مادری‌اش گفت: ای فرزندان مادرم به میدان بروید تا من از شما ارث ببرم، زیرا شما فرزندی ندارید، آنها نیز چنین کرده و به شهادت رسیدند.[۷۳] اما این گزارش را نادرست می‌دانند، زیرا در آن وضعیت عباس می‌دانست که کشته می‌شود و ارث خواستن معنا ندارد.[۷۴] همچنین این گزارش با قانون ارث نیز ناسازگار است، زیرا با وجود ام‌البنین و اینکه برادران حضرت عباس زن و فرزندی نداشتند، ارث به حضرت عباس نمی‌رسید، بلکه ام‌البنین وارث فرزندان خود می‌شد.[۷۵]

رجزها در روز عاشورا

در جریان واقعه کربلا رجز‌های مختلفی از عباس(ع) نقل شده است؛[۷۶] از جمله:

أقسمت بالله الأعزّ الأعظم ‏   و بالحجون صادقاً و زمزم‏
و بالحطیم والفنا المحرّم   لیخضبنّ الیوم جسمی بدمی
دون الحسین ذی الفخار الأقدم   إمام أهل الفضل والتّکرّم‏[۷۷]
به خدای عزیزترین و شکوه‌مندترین، صادقانه سوگند و نیز به حجون و به آب زمزم. به خانه خدا و ساحت مسجد الحرام سوگند که امروز پیکرم به خون رنگین خواهد شد. پیش پای حسین که صاحب و پیشگام در فضیلت ها و افتخارات است پیشوای اهل فضیلت و کرامت.
لا أرهب الموت إذ الموت زقا   حتى أوارى فی المصالیت لقا
نفسی لنفس المصطفى الطّهر وقا   انی أنا العباس أغدو بالسّقا
و لا أخاف الشر یوم الملتقى   و لا أخاف الشر یوم الملتقى[۷۸]
از مرگ نمی‌ترسم هنگامی که بانگ زند، تا وقتی که میان مردان کار آزموده افتاده و به خاک پوشیده شوم، جان من سپر و فدایی جان حسین است که برگزیده و پاک است، من عباس هستم که با مشک می‌آیم و روز نبرد از شر دشمنان هیچ باکی ندارم.
مرگ اگر مرگ است گو نزد من آی   تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از آن عمری ستانم جاودان   او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ[۷۹]
والله إن قطعتم یمینی   إنّی احامی أبداً عن دینی‏
وعن إمامٍ صادق الیقین   نجل النّبیّ الطّاهر الأمین[۸۰]
به خدا سوگند! اگر چه دست راستم را قطع نمودید، ولى من پیوسته از دینم و از امامى که در یقینش صادق است و فرزند پیامبر پاک و امین است، حمایت مى‌کنم.

شهادت

سید مرتضی آوینی:

دستان عباس بن علی قطع شده بود که آن ملعون توانست گرز بر سر او بکوبد. اما تا دستان ظاهر بریده نشود، بال های بهشتی نخواهد رست. اگر آسمان دنیا بهشت است، آسمان بهشت کجاست که عباس بن علی پرنده آن آسمان باشد؟ [۸۱]

بنابر نوشته محمدحسن مظفر نظر اکثریت مورخان آن است که عباس(ع) قطعاً در روز ۱۰ محرم شهید شده است. مظفر دو قول دیگر هم مبنی بر شهادت در روزهای هفتم محرم و نهم محرم ذکر کرده و آنها را ضعیف‌ و بسیار نادر دانسته است.[۸۲]

گزارش‌های مختلفی از نبردهای عباس(ع) در روز عاشورا و چگونگی شهادت او نقل شده است.[۸۳] بر اساس نقل برخی منابع، عباس تا شهادت آخرین نفر از اصحاب امام حسین و بنی‌هاشم به میدان نرفته است.[۸۴]

به گفته شیخ مفید، امام حسین و عباس بن علی با هم به میدان رفتند، ولی سپاه عمر سعد بین این دو حائل شدند. امام حسین زخمی شد و به خیمه برگشت و عباس به تنهایی جنگید تا جایی که به شدت زخمی شد و دیگر توان رزم نداشت. در این حال زید بن ورقاء حنفی و حکیم بن طٌفیل سنبسی او را کشتند.[۸۵] شیخ مفید جزئیات دیگری نقل نکرده است. در مقتل ابی‌مخنف نیز جزئیات شهادت حضرت عباس نقل نشده است.[۸۶] به نقل بلاذری در انْساب الاشراف، برخی می‌گویند حرملة بن کاهل با گروهی، هر کدام به عباس ضربه‌ای زدند و او را کشتند.[۸۷] در روایتی از امام باقر(ع)[۸۸] و در زیارت ناحیه غیرمشهور،[۸۹] یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی به عنوان قاتلان حضرت عباس ذکر شده‌اند.

بر اساس برخی دیگر از منابع، پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنی‌هاشم، عباس قصد کرد تا برای خیمه‌ها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند. در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد. او در نخلستان با دشمن نبرد می‌کرد و به سمت خیمه‌ها می‌رفت که زید بن ورقاء جهنی از پشت نخلی بیرون پرید و ضربه‌ای به دست راستش وارد کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد. حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی خود را پنهان کرده بود ضربه‌ای به دست چپش وارد کرد و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس وارد کرد و او را به شهادت رساند.[۹۰] براساس گزارش المناقب و المثالب، روز عاشورا، دست و پاهای عباس را قطع کردند.[۹۱]

بر اساس گزارش خوارزمی، وقتی عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) بر نعش برادر حاضر شد، به شدت گریه کرد و فرمود: الآن انکسر ظهری و قلّت حیلتی: اکنون کمرم شکست و چاره‌ام اندک شد.[۹۲] با این حال خوارزمی عباس را آخرین کسی نمی‌داند که به میدان جنگ رفته است.[۹۳]

در منابع سن عباس هنگام شهادت ۳۴ سال ذکر شده است.[۹۴]

آب نخوردن به احترام امام حسین(ع)

به گفته فخرالدین طریحی عالم قرن ۱۱ق در کتاب المنتخب عباس وقتی وارد شریعه فرات شد، دستانش را پر از آب کرد تا بنوشد، اما وقتی آن را به صورت نزدیک کرد به یاد تشنگی حسین افتاد و آب را رها کرد و با لب تشنه به همراه مشکی پر از آب از فرات بیرون آمد.[۹۵] علامه مجلسی نیز در بحار الانوار همین مطلب را بدون ذکر نام منبع اصلی آورده است.[۹۶] حبیب‌الله چایچیان شاعر و مرثیه‌سرای اهل‌بیت(ع) در این باره چنین سروده است:

کربلا کعبه‌ی عشق است و من اندر احرام   شد در این قبله‌ی عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد   چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی   تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم[۹۷]

اردوبادی با تحلیل چند شعر و بخشی از متن زیارت ناحیه مقدسه تلاش کرده است ثابت کند که این واقعه اتفاق افتاده است.[۹۸] جویا جهان‌بخش، تراث‌پژوه، در یادداشتی با تصریح به این که این واقعه در متون کهن نیامده است، احتمال می‌دهد این داستان ریشه در سوگ‌سروده‌ای کهن در مقاتل الطالبیین داشته باشد که در آن گفته شده که «ابوالفضل با همه تشنگی آب را نثار حسین کرد».[یادداشت ۱][۹۹]

فضائل و ویژگی‌ها

برخی یکی از مهم‌ترین فضائل و ویژگی‌های عباس(ع) را همراهی و زندگی کردن با امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می‌دانند.[۱۰۰] عبدالرزاق مقرم در کتاب العباس، جمله‌ای را از کتاب اسرار الشهادة به عنوان حدیث از معصومان نقل کرده است که عباس بهره‌ای از علم داشته است.[۱۰۱]جعفر نقدی درباره او می‌نویسد «او از نظر دانش، پارسایی، نیایش و عبادت از بزرگان اهل‌بیت است.»[۱۰۲] برخی معتقدند اگرچه عباس(ع) در درجه معصومان نیست، اما نزدیک‌ترین فرد به آنها است.[۱۰۳]حضرت عباس(ع) پنج امام معصوم را دیده است. امام علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) که در واقعه کربلا حضور داشته است.[۱۰۴] سید محمدعلی ریاضی شاعر آیینی قرن چهارده شمسی در شعری معروف به این فضیلت شاره کرده است.

عمّ امام و اخ و ابن امام   حضرت عباس علیه‌السلام
چار امامی که ترا دیده‌اند   دست علم‌گیر تو بوسیده‌اند[۱۰۵]

نویسندگان متأخر نوشته‌اند که عباس(ع) خود را همسان دو برادر بزرگ‌ترش یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نمی‌دانست و همیشه آنان را امام خود می‌دانست و در مقابل آنها مطیع و فرمانبردار بود[۱۰۶] و همواره آن دو را با خطاب «یا بن رسول الله»، «یا سیدی» و شبیه اینها خطاب می‌کرد.[۱۰۷]

کلباسی در کتاب خصائص العباسیه معتقد است که حضرت عباس(ع) صورت خوش و مقبولی داشت و از همین رو بود که او را قمر بنی‌هاشم می‌خواندند.[۱۰۸] از قاتل حضرت عباس(ع) نقل شده که گفته در کربلا مردی خوش‌اندام و زیباروی را کشتم که بین دو چشمش نشانه سجده بود.[۱۰۹] بر اساس برخی گزارش‌ها، او از چهره‌های خاص بنی‌هاشم به شمار می‌رفت که بدنی قوی و قدی بلند داشت، تا حدی که وقتی روی اسب می‌نشست پاهایش روی زمین کشیده می‌شد.[۱۱۰]

یکی از فضائل عباس(ع) که به ادعای کلباسی دوست و دشمن آن را ستوده‌اند و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انکار کند، شجاعت او است.[۱۱۱] برخی کرم و بخشش عباس(ع) را از دیگر فضائل او عنوان کرده‌اند، به نحوی که میان مردم این رفتار او ضرب‌المثل بوده است.[۱۱۲]

جایگاه عباس(ع) در بهشت و غبطه شهدا به او

عباس را از شاخص‌ترین و برجسته‌ترین اصحاب امام حسین (ع) در روز عاشورا دانسته‌اند.[۱۱۳] او پرچمدار لشگر امام حسین(ع) در واقعه کربلا بود.[۱۱۴] امام حسین(ع) درباره حضرت عباس، تعبیر «جانم به فدایت برادر» را به کار برده است[۱۱۵] و همچنین بر نعش عباس گریسته است.[۱۱۶] برخی این سخنان و حرکات را نشانگر جایگاه او نزد امام سوم شیعیان دانسته‌اند.[۱۱۷]

در احادیث همچنین بر جایگاه خاص حضرت عباس در بهشت تأکید شده است؛ بر اساس روایتی، امام سجاد(ع) فرمود خداوند عمویم عباس را رحمت کند که خود را فدای برادرش امام حسین(ع) کرد و در این راه دو دستش قطع شد که خداوند عوض دو دست قطع‌شدهٔ او دو بال در آخرت به او عطا خواهد کرد تا با آن دو بال همراه با فرشتگان در بهشت پرواز کند همان گونه‌ که به جعفر بن ابی طالب نیز دو بال عطا شد.[۱۱۸]امام در ادامه فرمود عمویم عباس نزد خداوند منزلت و جایگاه بالایی دارد که همه شهدا در روز قیامت به او غبطه می‌خورند.[۱۱۹] همچنین ابونصر بخاری روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده است که در آن عباس را با تعبیر «نافذ البصیرة» (دارای بینش عمیق) توصیف کرده و او را صاحب ایمانی قوی معرفی کرده است که در کنار امام حسین(ع) جهاد کرد و به شهادت رسید.[۱۲۰] این روایت در منابع دیگر هم آمده است.[۱۲۱]

سید عبدالرزاق مقرم در کتاب مقتل الحسین می‌گوید که امام سجاد(ع) بعد از واقعه عاشورا برای دفن اجساد همه شهدای کربلا از بنی‌اسد کمک گرفت، ولی برای دفن امام حسین(ع) و عباس(ع) از آنها کمکی نگرفت و گفت برای دفن این دو شهید کسانی مرا کمک می‌کنند و به کمک شما نیازی نیست.[۱۲۲] آیت الله جوادی آملی الاهی دان و محقق شیعه براین باور است که فضیلت حشر با فرشتگان، که هیچ لذتی بالاتر از آن نیست، در روایات برای بنده صالح خدا، حضرت ابوالفضل العباس(سلام‏ الله علیه) نیز گفته شده و این گونه پاداش‌های غیبی، ظهور راز عبادت و اطاعت و بروز روح بندگی است.[۱۲۳]

زیارتنامه‌ها

بر اساس گزارش کتاب «پژوهشی در سیره و سیمای عباس بن علی»، یازده زیارت‌نامه در کتاب‌های مختلف برای حضرت عباس نقل شده است[۱۲۴] که تعدادی از آنها خلاصهٔ زیارتنامه‌های دیگر دانسته شده‌اند.[۱۲۵] از یازده زیارتنامه مذکور، سه زیارت از امام صادق(ع) نقل شده[۱۲۶] و در انتساب برخی از موارد به معصومان هم تشکیک شده است.[۱۲۷]

در این زیارتنامه‌ها، تعابیر تمجیدآمیزی برای حضرت عباس ذکر شده است؛ عبارت‌هایی مثل عبد صالح، همچنین کسی که در مقابل جانشین پیامبر(ص) تسلیم است و او را تصدیق کرده و به او وفادار بوده است، مطیع خدا و رسول و ائمه(ع)، و کسی که همانند بدریون و مجاهدان در راه خدا عمل کرده است.[۱۲۸] همچنین برخی با تکیه بر فرازهایی از زیارت ناحیه مقدسه [یادداشت ۲] که درباره حضرت عباس است، آن را نشان‌دهنده جایگاه والای او از زبان امام زمان(عج) می‌دانند.[۱۲۹]

کرامات حضرت عباس

کرامات حضرت عباس در بین شیعیان معروف است و داستان‌های متعددی درباره شفای‌ بیماران یا حل سایر مشکلات با توسل به حضرت عباس بین مردم جاری است؛ کتاب «در کنار علقمه کرامات العباسیه»، ۷۲ قصه از این کرامات را گردآوری کرده است.[۱۳۰] ربانی خلخالی نیز در کتاب «چهره درخشان قمر بنی‌هاشم» حدود هشتصد کرامت از عباس(ع) جمع‌آوری کرده و در هر جلد بیش از ۲۵۰ داستان نقل کرده است. با این حال برخی از این داستان‌ها تکراری نقل شده‌اند. به نوشته این منابع، کرامت‌های حضرت عباس اختصاص به شیعیان ندارد و کرامت‌هایی نیز از حضرت عباس در حق معتقدان سایر ادیان و مذاهب مثل اهل سنت، مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان نقل شده است.[۱۳۱]

عباس(ع) در فرهنگ شیعه

تابلوی علمدار کربلا اثر محمود فرشچیان

مشهور است که شیعیان ارتباط عاطفی زیادی با حضرت عباس(ع) دارند و بعد از چهارده معصوم(ع) برای او بالاترین مقام را قائل‌اند.[۱۳۲] محمد بغدادی یک فصل از کتابش را به ارتباط شیعیان و ابوالفضل(ع) اختصاص داده است و شدت علاقه و محبت شیعیان به عباس(ع) را بسیار روشن و واضح دانسته است.[۱۳۳] این ارتباط باعث شده است که حضرت عباس در فرهنگ شیعه جایگاه مهمی در توسلات، عزاداری‌ها و نمادسازی‌ها داشته باشد.

توسل به حضرت عباس

به دلیل جایگاه ویژه حضرت عباس در بین شیعیان، مردم برای رسیدن به حاجات خود به حضرت عباس متوسل می‌شوند و برای او نذر می‌کنند.[۱۳۴] برخی نیز کراماتی را از حضرت عباس در حق اهل‌سنت، مسیحیان، کلیمیان و ارمنی‌ها نقل کرده‌اند.[۱۳۵]

عزاداری روز تاسوعا

در مراسم مذهبی دهه محرم، نهم محرم به عنوان روز تاسوعا به عزاداری برای حضرت عباس (ع) اختصاص دارد که پس از روز عاشورا، مهمترین زمان برگزاری عزاداری شیعیان در مساجد، هیئت‌ها و تکیه‌ها به حساب می‌آید. این روز در ایران و برخی از کشورهای اسلامی تعطیل است.[۱۳۶] یکی از برنامه‌هایی که همواره در این مراسم برگزار می‌شود خواندن «دو دمه» معروفی است که در آن عزاداران حسینی به دو دسته تقسیم می‌شوند و یک دسته مصراع اول و دسته دیگر مصراع دوم را می‌خوانند.

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، علمدار نیامد   سقای حسین(س) سید و سالار نیامد، علمدار نیامد[۱۳۷]

همچنین ببینید: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

یوم العباس زنجان: هر ساله در غروب روز هشتم محرم، جمعیت زیادی از عزاداران در فاصله حسینیه اعظم زنجان تا امامزاده سید ابراهیم این شهر جمع می‌شوند و نوحه‌خوانی و عزاداری می‌کنند. بر اساس برخی از گزارش‌ها در سال ۹۶ بیش از ۹۷۰۰ و در سال ۹۵ حدود دوازده هزار رأس گوسفند در این مراسم به واسطه نذر مردم، قربانی شده است.[۱۳۸] در سال‌های اخیر، هر ساله حدود پانصد هزار نفر در این مراسم شرکت می‌کنند. این مراسم به عنوان یکی از میراث‌های معنوی ایران ثبت شده است.[۱۳۹]

ذکر یا کاشف الکرب

ذکر «یا کاشف الکرْب عنْ وجه الْحسین اکْشفْ کرْبی بحقّ أخیک الحسین» (ای برطرف کننده غم و اندوه از روی حسین به حق برادرت حسین ، اندوه و مشکل من را برطرف کن). به عنوانی یکی از ذکر‌های توسل به حضرت عباس مشهور شده و گاه توصیه می‌شود که این ذکر به تعداد ۱۳۳ مرتبه [یادداشت ۳] گفته شود.[۱۴۰] این ذکر در کتاب‌های حدیثی شیعه نقل نشده است.

آیین‌ها و نمادهای دیگر

  • علم‌گردانی: علم یکی از نماد‌هایی است که در مراسم عزاداری امام حسین(ع) برای یادآوری حضرت عباس، علمدار کربلا استفاده می‌شود.[۱۴۱]
  • سقایی: یکی از آیین‌های منقبت‌خوانی است که در ایام عزاداری به ویژه تاسوعا و عاشورا در ایران برگزار می‌شود. این آیین گاهی به صورت نوحه‌خوانی جمعی و گاهی به صورت سیراب کردن تشنگان در مسیر عزاداری‌ها و در هیئت‌های مذهبی برگزار می‌شود؛ در صورت اول اشعار و نوحه‌های مخصوصی دارد و در صورت دوم نیز سقاها لباسی مخصوص می‌پوشند و با کوزه یا مشک، عزاداران را سیراب می‌کنند.[۱۴۲] شرکت‌کنندگان در این هیئت‌ها سقا می‌شوند و نشانه‌های سقایی به خود می‌آویزند. آنها با یک دست دهانۀ مشک پرآبی را که بر دوش دارند، می‌گیرند و در دست دیگر کاسه‌ای ‌دارند و میان عزاداران رفت‌و‌آمد می‌کنند و به تشنگان آب می‌رسانند و اشعاری را در بیان تشنگی امام حسین (ع) و یارانش می‌خوانند تا نوشندۀ آب را بیشتر به یاد امام(ع) و یارانش بیندازند؛ برای نمونه، سقایان سروستان فارس این اشعار را می‌خوانند: آبی بنوش و لعنت حق بر یزید کن / جان را فدای مرقد شاه شهید کن.[۱۴۳] فرهنگ سقایی در بسیاری از شهرهای شیعه‌نشین عراق و ایران رایج است[۱۴۴] و تأثیر فرهنگ سقایی در سقاخانه‌های متعددی که به نام حضرت عباس ساخته شده قابل مشاهده است.[۱۴۵]
  • قسم خوردن به حضرت عباس(ع): قسم خوردن به حضرت عباس در میان شیعیان و حتی اهل سنت امری رایج است، به طوری که به نقل برخی، بسیاری از شیعیان برای پایان دادن به نزاع‌های خود به حضرت عباس قسم می‌خورند. و برخی تنها سوگند واقعی را همین سوگند به نام عباس می‌دانند.[۱۴۶] برخی از اقوام شیعه، عهدها، پیمان‌ها، معاملات و قراردادهای خود را با قسم خوردن به حضرت عباس(ع) تثبیت و تحکیم می‌کنند.[۱۴۷] دلیل توجه ویژه به قسم حضرت عباس(ع)، شجاعت، وفاداری، غیرت، ادب و جوانمردی وی عنوان شده است.[۱۴۸] برخی‌ نقل‌ها درباره اعتماد به قسم حضرت عباس از طرف اهل سنت و مخصوصا اهل سنت عراق وجود دارد؛ از جمله حردان تکریتی وزیر دفاع پیشین عراق نقل کرده است که به همراه احمد حسن البکر (یکی از روسای جمهور قبلی عراق) و صدام و چند نفر دیگر می‌خواستند پیمانی ببندند و برای تحکیم پیمان خود و برای اینکه به همدیگر خیانت نکنند، تصمیم گرفتند که قسم بخورند. با وجود اینکه برخی محل دفن ابوحنیفه را برای قسم خوردن پیشنهاد دادند، اما در نهایت تصمیم گرفتند برای قسم خوردن به حرم حضرت عباس بروند و آنجا قسم بخورند.[۱۴۹]
  • سفْره ابوالفضل: سفره یا سفره نذری، گونه‌ای از نذرهای شیعیان و مراسمی زنانه‌ است[۱۵۰] که در آن با گستراندن سفره خوراکی و اجرای آداب و خواندن اذکار خاص برگزار می‌شود. یکی از مهمترین و رایج‌ترین سفره‌ها سفره «ابوالفضل» است.[۱۵۱]
  • عباسیه‌‌ها یا بیت‌العباس: به مکان‌هایی گفته‌ می‌شود که به نام حضرت عباس(ع) و برای عزاداری ساخته می‌شود. برخی عنوان کرده‌اند که در این مکان‌ها برنامه‌های متعدد دیگری نیز انجام می‌شود و کارکرد آنها شبیه حسینیه‌ها است.[۱۵۲]
  • روز جانباز: در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز چهارم شعبان به مناسبت تولد حضرت عباس(ع) به عنوان روز جانباز نامگذاری شده است.[۱۵۳]
  • پنجه دست یا نماد خمسه که در برخی از مناطق شیعه‌نشین مورد استفاده قرار می‌گیرد و بر روی علم یا پرچم نصب می‌شود، نماد دست‌های بریده حضرت عباس است. برخی دیگر از شیعیان، آن را نماد پنج تن آل عبا می‌دانند.[۱۵۴]

اماکن و بناهای مربوط به عباس(ع)

در ایران و عراق مکان‌هایی وجود دارد که در طول زمان مورد احترام مردم واقع شده‌اند و مردم برای ادای نذورات و هدایای خود به آن مکان رفت و آمد می‌کنند و معتقدند که در صورت توسل و نذر، حاجت آنها روا می‌شود.

حرم حضرت عباس

کف العباس، مقام دست چپ.

محل دفن حضرت عباس در شهر کربلا در ۳۷۸ متری شمال شرقی حرم امام حسین(ع) قرار دارد و یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های شیعیان است. حد فاصل حرم حضرت عباس و حرم امام حسین (ع) را بین الحرمین می‌نامند.[۱۵۵]

به نظر بسیاری از مورخان، عباس(ع) در محل شهادتش کنار نهر علقمه دفن شده است.[۱۵۶] زیرا امام حسین(ع) بر خلاف دیگر شهدا، او را از محل شهادتش جابه‌جا نکرد و نزد پیکر سایر شهدا نبرد.

برخی نویسندگان مثل عبدالرزاق مقرم معتقدند دلیل اینکه امام حسین(ع) بدن حضرت عباس را به خیمه‌ها نبرد، درخواست خود حضرت عباس و یا عدم توانایی امام در جابجا کردن بدن حضرت عباس به دلیل جراحات وارد شده به بدنش نبود، بلکه حسین بن علی(ع) می‌خواست که برادرش صاحب مرقد و حرمی جداگانه باشد.[۱۵۷] مقرم برای سخن خود مستندی ذکر نکرده است.

مقام کف العباس

مقام کف‌العباس نام دو مکان است که گفته می‌شود دست‌های حضرت عباس(ع) در این دو نقطه از تن جدا شد و به زمین افتاد. این دو مکان، در قسمت شمال شرقی و جنوب شرقی بیرون حرم حضرت عباس(ع) و در ورودی دو کوچهٔ بازارمانند قرار دارند. در این دو مکان نمادهایی درست شده و زائران آنجا را زیارت می‌کنند.[۱۵۸]

قدمگاه‌، سقاخانه و سقانفار

درج روایتی درباره حضرت عباس بر دیوار سقاخانه‌ای در شهرضا[۱۵۹]

قدمگاه‌های مختلفی در کشور ایران به نام حضرت عباس وجود دارد که مردم همواره برای ادای نذورات و برآورده شدن حاجت‌های خود به این مکان‌ها می‌روند و اعمال عبادی خود را در آنجا انجام می‌دهند.[۱۶۰] از جمله این قدمگاه‌ها می‌توان به قدمگاه سمنان، هویزه، بوشهر و شیراز اشاره کرد.[۱۶۱] به گفته خلخالی، در شهر لار نظرگاهی وجود دارد که اهل سنت آن منطقه در سه‌شنبه هر هفته به همراه خانواده به قصد حاجت و ادای نذر به آنجا می‌روند.[۱۶۲]

  • سقاخانه: یکی از نماد‌های مذهبی شیعیان است. سقاخانه‌ها فضاهای کوچکی‌اند که در معابر عمومی برای آب دادن به رهگذران به انگیزۀ کسب ثواب ساخته می‌شوند. سقاخانه در فرهنگ شیعه یادآور سقایت حضرت عباس(ع) در واقعه کربلا است و از این رو سقاخانه به نام‌ امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) مزین می‌شوند.[۱۶۳] برخی برای برآورده شدن حاجت خود در آنجا شمع روشن می‌کنند یا دخیل می‌بندند.[۱۶۴] سقاخانه‌های فراوانی به نام حضرت عباس در نقاط مختلف جهان ساخته شده است.[۱۶۵]
  • سقّانفار: یا ساقی‌نفار یا سقّاتالار نام بناهای سنتی در منطقه مازندران در ایران است که برای برگزاری مراسم عزاداری مذهبی و ادای نذر استفاده می‌شود. این بناها عموماً در مجاورت یک مکان مذهبی مانند مسجد، تکیه و حسینیه ساخته می‌شوند. سقانفار‌ها به حضرت عباس(ع) منتسب هستند و برخی به آنها «ابوالفضلی» می‌گویند.[۱۶۶]

نمایش چهره حضرت عباس

تصویر معروفی منتسب به حضرت عباس(ع)

نقاشی‌هایی در فرهنگ عمومی شیعیان وجود دارد که با عنوان چهره عباس بن علی شناخته می‌شود. این تصاویر در هیئت‌های مذهبی و تکیه‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. به نظر بسیاری از مراجع تقلید نسبت دادن این تصاویر به او را نمی‌توان به آسانی پذیرفت. آنها با وجود اینکه عنوان کرده‌اند نصب این تصاویر در هیئت‌های مذهبی و تکیه‌ها، در صورتی که موجب عمل حرام یا بی‌احترامی نشود اشکال شرعی ندارد، اما توصیه کرده‌اند که از نصب این تصاویر خودداری شود.[۱۶۷]

در سال‌های اخیر دو فیلم با محوریت واقعه عاشورا به نام مختارنامه و رستاخیز ساخته شد که قطعه‌های مرتبط با حضور حضرت عباس در فیلم مختارنامه به دلیل مخالفت برخی از مراجع با نمایش چهره حضرت عباس حذف شد[۱۶۸] و فیلم رستاخیز نیز به همین دلیل اجازه نمایش دریافت نکرده است.[۱۶۹][یادداشت ۴]

کتابشناسی

درباره شخصیت حضرت عباس تاکنون کتاب‌هایی نوشته شده که برخی از آنها عبارت است از:

  1. زندگانی قمر بنی‌هاشم: ظهور عشق اعلی، حسین بدرالدین، تهران، مهتاب، ۱۳۸۲ش.
  2. ساقی خوبان: شرح زندگانی حضرت ابوالفضل العباس، محمد چقایی اراکی، قم، نشر مرتضی، ۱۳۷۶ش.
  3. زندگانی حضرت ابوالفضل العباس علمدار کربلا، رضا دشتی، تهران، موسسه پازینه، ۱۳۸۲ش.
  4. چهره درخشان قمر بنی‌هاشم ابوالفضل العباس، علی ربانی خلخالی، قم، مکتب الحسین، ۱۳۷۸ش. (۳جلد)
  5. ابوالقربه: شرح زندگانی حضرت ابوالفضل(ع)، مجید زجاجی مجرد کاشانی، تهران، سبحان، ۱۳۷۹ش.
  6. عباس(ع) سپهسالار کربلا: زندگینامه، عباس شبگاهی شبستری، تهران، حروفیه، ۱۳۸۱ش.
  7. عباس بن علی(ع)، جواد محدثی، نهمین شماره از مجموعه آشنایی با اسوه‌ها، انتشارات بوستان کتاب قم، چاپ هشتم، ١٣٩٣ش[۱۷۰]
  8. ابوالفضل العباس (ع): پژوهشی در سیره و سیمای عباس‌بن‌علی (ع)، جوادخرمیان، نشر راه سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • گروه خبری : اخبار یاهویی دانشکده
  • گروه خبری : 138927
کلمات کلیدی

تصاویر

تصویرگری زیبای حسن روح‌الامینی به مناسب میلاد حضرت عباس(ع)

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

×

اطلاعات جستجو "Enter"فشار دادن

متن استاتیک شماره 39 موجود نیست